محل تبلیغات شما

سکوها بیرون از فضای خانه و چسبیده به در ورودی، جایی برای استراحت رهگذران و محلی برای گفت‌وگو با همسایه‌ها بود که اگر سرت را بالا می‌کردی، سازه‌ای هلالی شکل را می‌دیدی که زمستان‌ها مانع خیس شدن زیر برف و باران بود و تابستان‌ها حکم سایبان در برابر آفتاب سوزان را داشت.

درهای ورودی خانه‌های قدیمی هم چوبی و دولنگه بود که رویشان کوبه‌های حلقه‌ای و چکشی سوار بود که صاحبخانه، زن یا مرد بودن مهمان را از روی صدای کوبه‌ها تشخیص می‌داد.

در ورودی که باز می‌شد، پای مهمان در اولین گام به هشتی‌ها می‌رسید؛ به فضایی هشت ضلعی یا نیمه هشت ضلعی که باز هم سکوهایی برای نشستن در آن‌ها وجود داشت.

دالان خانه‌های قدیم هم حکایت خودش را داشت. همان راهروهای پر پیچ و خمی که به این علت پیچ و تاب داشت که تازه واردان به محض ورود، از فعالیت‌های درون حیاط باخبر نشوند. اما حیاط، قلب تپنده خانه‌ها بود که نه فقط فضایی برای انجام امور خانه، بلکه محیطی برای برگزاری مراسم مختلف و جمع شدن فامیل و دوستان بود. اندرونی‌ها هم که مصداق آرامش بود، همان اتاق‌ها و تالارهایی که جز خودمانی‌ها کسی پایش به آنجا نمی‌رسید.

خانه‌های قدیمی جایی برای لمس راحتی و آسایش بود، چون معماران چند نسل قبل، تعبیرشان از خانه، جایی برای دور هم جمع شدن اعضا و تقویت دوستی‌ها بود. برای همین در ساختن بنا، وسواس داشتند که جهت خانه به سمت نور خورشید و قبله باشد تا در روزهای گرم، سایه داشته باشد و در روزهای سرد آفتابگیر بشود.

سبک معماری و زندگی ایرانیان قدیم این گونه بود و به همین علت است که حالا در عصر مدرنیته، خیلی‌ها افسوس بازگشت به آن دوره‌ها را می‌خورند و با این که در خانه‌های مدرن زندگی می‌کنند،  اما دل شان برای آن همه آرامش و صمیمیت تنگ می‌شود.


رنگ ها و دکوراسیون خانه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها